دستی که ورق میزند این خاطرهها را
باید بنویسد غم جان کندن مـــــــــا را
ماندیم و شما بال گشودید از این شهر
رفتید به جایی که ببینید خــــــــــدا را
تقدیر همان بود بمانیم و بپوسیم
آلوده کنیم از نفس خویش فضا را
انصفاف همین نیست که از آن همه خوبی
بر کوچه بگیریم فقط نام شما را
دیشب کسی از عرش فرود آمد و دیدیم
برگردنش انداخت پــلاکـــــــ شـــهـــدا را
:: موضوعات مرتبط:
شهدا ,
شعر ,
,